در این مقاله ابتدا اشو را معرفی میکنیم و سپس 27 جمله برگزیده او در کتاب کودک نوین را برسی می کنیم.
اکثر ما زندگی خود را در خاطرات گذشته و پیشبینی آینده سپری میکنیم. فقط تعداد بسیار معدودی پا را از دنیای جاهطلبی ها و رقابت جویی هایش بیرون گذاشته و زندگی در دنیای ابدی را آغاز میکنند و از این میان فقط عده ای انگشت شمار تجربه خود را با دیگران قسمت میکنند مانند لائوتسه، گائوتاما بودا، بُدی دارما، جرج گوراجیف، رامانا ماهارشی و کریشنا مورتی.
اشو کیست؟
اشو کسی است که زیستن در بعد ازلی و ابدی و بی زمانی حال را کشف کرده است. او خود را هستی گرای راستین نام نهاد و زندگی خود را وقف این کرد که دیگران را تشویق کند تا همین راه را جستوجو کنند. اشو هر چیزی را که میتوانست برای گسترش درک خویش از سیستم های عقیدتی و روانشناسی انسان معاصر مفید باشد، عمیقا مطالعه میکرد. اشو خوشبختی را در چیزی متفاوت میدید.
در اواخر دهه 1960، اُشو به ابداع تکنیک های منحصر به فرد مراقبه دست زد. میگفت: خرافات، رسم و رسومات کهنه و از رونق افتاده گذشته و اضطراب های زندگی امروز چنان بردوش انسان مدرن سنگینی میکند، که پیش از آنکه او دل به کشف حالت آرامش و بیفکری مراقبه ببندد، ابتدا باید دست به پاکسازی عمیق و گسترده خویش بزند.
اشو در مسیر خلق آثار خود درباره هر جنبه از تحول خودآگاهی انسان سخن گفته است. او عصاره آنچه را که برای کاوش معنوی انسان معاصر لازم است، نه براساس درک فکری، که بر اساس تجربه خویش به جهانیان عرضه داشته است. سخنرانی های اشو در بیش از ششصد جلد کتاب انتشار یافته و به سی زبان ترجمه گردیده است.

27 جمله برگزیده اُشو در کتاب کودک نوین
1. نود درصد از احمقها «احمق» تربیت شدهاند و دلیل مادرزاد به دنیا آمدن این ده درصد، همان نود درصدی است که احمق تربیت شدهاند.
2. اجتماع همواره رقابتی بوده و فقط در مقایسه است که میتوان به دیگری مهر احمق زد، یعنی در مقایسه با کسی که به نظر باهوش میآید. فقط لحظهای فکر کن اگر همه مطابق طبیعت خود زندگی میکردند و سعی نداشتند کس دیگری باشند، هوش و فراست عظیمی درونشان فوران میکرد. این قانون بنیادی زندگی و کل هستی است.
3. انسان به بیراهه رفته است. هرکسی، از والدین گرفته تا معلمان مدرسه و دانشگاه، همه سعی دارند تو را کس دیگری کنند. تو نمیتوانی کس دیگری شوی، تو فقط میتوانی خودت بشوی.
4. کسانی که در مسند قدرتاند و کسانی که ثروتمندند دوست ندارند همه انسانها بر خودشان متمرکز باشند، چون آدمی که بر خودش متمرکز باشد، نمیتواند مورد بهرهکشی قرار گرفته، به اسارت و بردگی درآید و نمیتواند تحقیر شود. این دلایل نشان میدهد به بشریت اجازه رشد داده نشده است.
5. افراد از همان کودکی مورد سرزنش قرار میگیرند. کودک هرچه بگوید و هر کاری بکند، هیچ وقت درست نیست. اگر فرمانبردار باشد و از قواعد و قوانینی که دیگران وضع کردهاند پیروی کند، مورد قدردانی قرار میگیرد. ترفند این است: اگر انسان سعی داشت روی پای خود بایستد او را سرزنش کن و اگر مقلد بود او را تشویق کن.
6. مذاهب یا در گذشته پناه گرفته اند مثل جاینیسم، بودائیسم، هندوئیسم، که همگی گذشته گرا هستند و یا مثل مسیحیت و یهودیت به فراسوی مرگ پناه آورده اند.
7. به هر فردی باید آزادی مطلق داد تا خودش باشد. تنها محدودیت این خواهد بود که تو نمیتوانی در قلمرو زندگی دیگران دخالت کنی- حال این آدم زنت باشد، شوهرت یا بچهات. خودت باش و بگذار دیگران هم خودشان باشند.
8. من طرفدار هیچ انقلاب سازمان یافته ای نیستم، چون همه سازمانها فرد را به نابودی میکشانند. من به هیچ مذهبی، به هیچ ملتی و به هیچ نوع سازمانی تعلق ندارم.
9. قراردادی شدن کودک از سوی پدر و مادر، بزرگترین بردگی دنیاست.
10. پدر و مادر، کودک فرمانبردار را دوست دارند. و یادت باشد که کودک فرمانبردار تقریبا همیشه احمق ترین کودک است؛ کودک سرکش کودکی باهوش است، اما هیچکس برایش احترام و عشق قائل نیست.
11. بر روی این کره خاکی، سیصد دین و حداقل سه هزار فرقه مذهبی وجود دارد. اما به شما میگویم دیانت یکی است و خدا یکی است. دیانت با هیچ انجیلی و با هیچ کتابی کار ندارد. بلکه با قلبی سرشار از محبت، با وجودی هوشمند و با آگاهی سروکار دارد.
12. کودکان همیشه باهوش تر از پدر و مادرها هستند. چون پدر و مادرها به گذشته تعلق دارند و کودکان به آینده.
13. کودکان اشتیاق زیادی برای جستوجو واقعیت دارند. اما پدر و مادر نباید ایدئولوژی را در حلقومش بریزند تا آن را به عنوان واقعیت هضم کند بلکه باید به او یاد بدهند چطور درباره حقیقت تفحص کند. باید تفحص، تحقیق و ماجراجویی را به او آموخت.
14. اگر والدین واقعا جواب سوالهای کودک را میدانند باید به شیوه پاسخگویی بودا به شاگردانش بگویند: «به گفته من تکیه نکنید. این تجربه من است، اما لحظهای که آن را در اختیار شما قرار میدهم دیگر باطل است، چون برای شما حکم تجربه ندارد. به من گوش بدهید ولی باور نکنید. بروید تجربه کنید، تحقیق کنید. تا وقتی خودتان آن را نیافتهاید، دانشتان به هیچ دردی نمیخورد. این دانش خطرناک است.»
15. تا وقتی شخص به خود عشق نورزد، نمیتواند برای هیچکس دیگری احترام قائل شود.
16. پدر و مادرها آرزوها و زیادت طلبی هایی دارند که میخواهند آن را از طریق فرزندانشان محقق سازند و دلیل ظالم بودنشان هم همین است.
17. فرزندان از طریق تو به وجود میآیند، اما به خدا تعلق دارند؛ به کل هستی تعلق دارند. آنها را در تملک نگیر. سعی نکن فکر کنی آنها مال تو هستند. آنها چطور میتوانند مال تو باشند؟
18. راهت را با آگاه بودن آغاز کن و آنگاه سعادتمند خواهی بود و فردی سعادتمند، فردی عاری از خشونت و ستم است.
19. سراسر ایده هدف توهمی بیش نیست. هدف باعث میشود شما شروع کنید به زندگی در آینده. هدف شما را از واقعیت زمان حال جدا می کند.
20. در حقیقت شاید بهتر باشد بگوییم شایسته نیست پسر از پدر تبعیت کند. راز تکامل هم در همین است. این تکامل یک ضدیت جانانه با گذشته است.
21. هرگاه استعداد و توانایی خود را دنبال کنید، همواره بهترین خواهید بود. هرگاه از استعداد و توانایی خودتان منحرف شوید، معمولی باقی خواهید ماند.
22. هرکسی همان هست که هست. غیرقابل مقایسه با دیگران.
23. عادی بودن تنها چیز غیرعادی در دنیاست.
24. بزرگترین هنر در زندگی این است که بیاموزیم چطور به طریقه ای آرامش بخش کار کنیم.
25. تا وقتی نتوانید تعصب ایجاد کنید نمیتوانید دینی پدید بیاورید.
26. شتابزدگی نماد ذهن غربی است.
27. چیزی که من آن را انسان نوین میخوانم، نه شرقی است و نه غربی. وقتی راه میروید این را به یاد بیاورید. نیازی به عجله نیست. باید از قدم زدن لذت برد. از آوای پرندگان و سایه درختان، آهسته راه برو، هیچ هدفی در میان نیست. از همه چیز لذت ببر و هشیار باش. یک آدم تنبل ناهشیار میشود و آدم بسیار عجول هم آنقدر سرعت دارد که نمیتواند جای دیگری را ببیند.